طلاق به خاطر خرافاتی بودن همسر
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۳۳۵۹۸
پسر جوان وقتی فهمید همسرش با مراجعه پی در پی به فالگیر و رمال زندگی مشترکشان را بر پایه خرافات بنا نهاده است درخواست طلاق داد.
به گزارش ایران، وقتی زوج جوان وارد شعبه دادگاه خانواده شدند، دقایقی بعد قاضی سرش را از روی پرونده بلند کرد و رو به مرد جوان گفت: خوب آقا فرهاد بگو ببینم چرا دادخواست طلاق دادی؟
مرد جوان از جا بلند شد و یک مشت کاغذ را که در دستش بود روی میز قاضی ریخت و گفت: الان توضیح میدهم حاج آقا.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کمی تعجب کردم اما زیاد پیگیر ماجرا نشدم. چند شب بعد وقتی سرم را روی بالش میگذاشتم تا بخوابم احساس کردم چیزی داخل بالشم است، خیلی آرام و پنهانی داخل بالش را باز کردم و دیدم چند تکه کاغذ شبیه همانی که قبلاً دیده بودم است. این بار بیشتر فکرم درگیر شد اما باز هم اهمیتی ندادم. یک روز هم سرزده و زودتر از موعد به خانه برگشتم که از ترس درجا خشکم زد؛ خانه پر از دود بود و بوی بدی همه جا پیچیده بود، فکر کردم آتشسوزی شده اما سمانه گفت که اسپند دود کرده است.
این بار دیگر از او توضیح خواستم و گفتم باید بدانم او چه کار میکند. اوایل طفره میرفت و جواب درستی نمیداد تا اینکه بالاخره مجبور شد و گفت وقتی در خانه است صداهای عجیبی میشنود و میترسد برای همین هم پیش یک فالگیر رفته تا کمکش کند. من ساده هم حرفش را باور کردم و کلی دلداریاش دادم که اینها توهم است و واقعیت ندارد. از سمانه خواستم که دیگر پیش این جور آدمها نرود چون آنها کلاهبردار و دروغگو هستند، حتی با خانوادهاش هم صحبت کردم که او را تنها نگذارند تا حالش بهتر شود اما فقط چند روز اوضاع عادی بود و این بار اتفاقی رخ داد که خیلی عصبانی شدم.
یک روز در محل کارم بودم که از کلانتری به من زنگ زدند و گفتند همسرت را در خانه یک فالگیر کلاهبردار دستگیر کردهاند. حاج آقا باورتان نمیشود از شدت ترس و ناراحتی تا به کلانتری برسم به مرز سکته رسیدم. وقتی خودم را رساندم همسرم را کنار چند زن دیگر دیدم که گریه میکرد. پلیس به من گفت مدتی بوده که یک فالگیر کلاهبردار را که سابقه تعرض به زنان داشته و از مردم اخاذی میکرده زیر نظر داشتهاند که از قضا روز حادثه، همسر من هم برای فالگیری به آنجا رفته بود که پلیس به آن خانه ریخته و همه را دستگیر کرده بود.
آقای قاضی خیلی خدا را شکر کردم که همسرم قبل از اینکه اتفاق بدی برایش رخ دهد متوجه کلاهبرداری آن مرد شده بود.
فکر میکردم بعد از این حادثه، او دیگر سمت فالگیر و رمال نمیرود اما اشتباه میکردم چون همسر خرافاتی من دست بردار نبود. آنقدر پیش این فالگیر و آن رمال رفته همه آنها را میشناسد. از همه بدتر، او غیر از آنکه پول گزافی به جیب این افراد میریزد همه این موارد را برای خانواده من و خانواده خودش هم تعریف میکند. شنیدهام که بعضیها از او به نام سمانه جادوگر اسم میبرند. این مسأله برای من که در زندگیام جز اراده خدا عامل دیگری را کارساز نمی دانم، خیلی سخت است. حالا بعد از مدتها از رفتارهایش خسته شدهام و میخواهم او را طلاق بدهم تا آرامش داشته باشم.
قاضی که صحبتهای فرهاد را با تمام جزئیات گوش کرده بود بعد از کمی تفکر رو به سمانه کرد و گفت دخترم همسرت درست میگوید؟ سمانه که تا آن لحظه هیچ حرفی نزده بود با لحنی حاکی از خجالت گفت: بله ولی من هدفم فقط حفظ زندگیام بود. آقای قاضی من اگر پیش فالگیر میروم بهخاطر این است که زندگیام بهتر بشود، وضع مالی شوهرم بهتر بشود، بیشتر دوستم داشته باشد. تا الان هم خیلی اثر داشته و وضع مالی ما بهتر شده، نمیدانم چرا فرهاد مخالف است.
در همین موقع فرهاد از جای خود بلند شد و با لحن تندی گفت: میبینید آقای قاضی این زن چه میگوید و با چه افتخاری این حرفها را میزند؟ میداند من از این کارها بدم میآید و باز هم ادامه میدهد. مطمئنم او خرافاتی و جنزده شده است. آخر یک دختر 25 ساله باید دنبال این خرافات باشد؟
قاضی پس از چند دقیقه سکوت، گفت بهتر است دو ماه به کلاسهای مشاوره بروید، وقت زیاد دارید برای طلاق گرفتن، همسر تو باید ذهنیت خودش را تغییر بدهد که این کار با مشاوره مؤثر خواهد بود. اگر نتیجه نگرفتید آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.
امیرحسین صفدری کارشناس حقوق
در این پرونده مشاهده میکنید که سمانه به جای پیدا کردن راه درست برای حل مشکلات زندگی مشترکش، دست به دامن خرافهپرستی و حرفهای فالگیر و رمال شده است. سمانه باید بداند که در زندگی فقط به خدا توکل و اعتماد کند نه به کسی که دروغ میگوید و از این راه جیب خود را پر از پول میکند. او بدون تفکر و بدون توجه به خدا درگیر یک سری از تفکرات غلط و اشتباه شده است که همین موارد هم در زندگی او تأثیرات زیادی گذاشته و راه جدایی را برای او باز کرده و طلاق عاطفی را برای آنها به وجود آورده است. اگر این رفتارهای سراسر غلط سمانه ادامه پیدا کند راهی جز طلاق برای آنها باقی نمیماند، حال آنکه او میتواند با گفتوگو و محبت و توجه به همسرش، اعتماد و عشق او را به خود جلب کند و نیازی به فالگیر هم ندارد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: طوفان الاقصی پرونده قتل داریوش مهرجویی بیمارستان المعمدانی غزه فلسطین اکبر قدمی طلاق خرافات همسر طوفان الاقصی پرونده قتل داریوش مهرجویی بیمارستان المعمدانی غزه فلسطین اکبر قدمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۳۳۵۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدیو) همه چیز درباره طلاق احسان وسولماز، زوج عاشق ماه عسل
فرارو- احسان و سولماز زوج عاشق برنامهی ماه عسل از یکدیگر جدا شدند. ماجرای این جدایی غیر منتظره بسیاری از مخاطبان فضای مجازی را شوکه کرد. این زوج سال ۱۳۹۳ مهمان برنامه ماه عسل علیخانی بودند و عشق بین آنها توجه همه را به خود جلب کرده بود. به تازگی سولماز موحدی در پاسخ یکی از طرفدارانش این موضوع را اعلام کرد.
به گزارش فرارو، احسان و سولماز مهمانان برنامه ماه عسل سال ۹۳ توجه میلیونها بیننده را به خود جلب کردند. قصه سولماز و احسان و وفاداری ستودنی احسان به همسرش که سولماز آن را در برنامه ماه عسل روایت کرد تاثیر بسیاری بر عواطف و احساسات بینندگان این برنامه گذاشت.
سولماز موحدی با تایید خبر جداییاش نوشت: با عرض سلام و ادب خدمت شما دوستان عزیز خیلی خیلی ممنونم از حمایت و پشتیبانی شما از بنده در این سالیان.
خیلی حس خوبیه که توی کوچه پس کوچهها و خیابونها منو وقتی میبینید هنوز گاهاً خاطرتون هست که ما با چه زیبایی و عطوفتی و احساسی مشهور شدیم و همیشه نسبت به شما مردم احساس مدار و خوش قلب افتخار میکنم و خوشحال هستم.
من یک سال و نیم میشه که این پیج شخصی اینستاگرام رو باز کردم و بنا به دلایلی پیج قدیمی اینستاگرام که مشترک بین من و آقا احسان بود از دسترس خارج شده و خودم رو موظف میدونم تا قبل اینکه بحث جدایی من و آقا احسان به بیراهه و گمانه زنی پیش بکشه توضیحاتی رو خدمتتون ارائه بدم.
چند روزی میشه که در بعضی از پیجهای اینستاگرام وایرال میشه که ما جدا شدیم در جواب باید بگم که بله...
زبانم ناتوان و قاصره، ولی باید بگم که ما از یک سال بیشتر میشه که از هم جدا شدیم و بسیار بسیار روزهای سختی رو گذروندم روزهای پر استرس و دشوار حتی نمیتونم پشت موبایل تایپ کنم چقدر سخته برای یک زن با شرایط من بخواد از کسی که دوستش داره جدا بشه ....
ولی باید بگم آقا احسان ۱۵ سال بخاطر من خودگذشتگی کردن و به خودم گفتم حالا هم نوبت توئه که از خودت بگذری و به آقا احسان فرصت زندگی دوباره بدی همهی این اتفاقات تلخ در زندگیه من همه ش درسهای بسیار پر عبرت بود امیدوارم آقا احسان همیشه سربلند و موفق باشند و ...
البته به این سادگیها هم نبود جداییم با آقا احسان خیلی جنگیدم، ولی چیزهایی هست که بعداً براتون کامل توضیح میدم...
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی